کودکانه هایم تمامی ندارد



سلام.

فیلمهایی که دو سه ماه اخیر دیدم:

عرق سرد_ ۱۳۹۶_سهیل بیرقی

از آن فیلمهایی بود که برای نشان دادن یک معضل اجتماعی، عدالت به خرج داده بود و نه بزرگنمایی کرده بود نه خواسته بود یکی را معصوم مطلق و دیگری را دیو هفت سر نشان دهد. همه آدمها، همانهایی بودند که همه جا دور و برمان می بینیم و فقط متعلق به فیلمها نیستند.


تخته گاز (۱۳۹۷). محمد آهنگرانی

اولش فکر کردم کارگردان قصد دارد از صیغه موقت دفاع کند؛ در نهایت به این نتیجه رسیدم که قصدش این است که بگوید آدمهای واقعا باغیرت عقد موقت نمیکنند؛ تا وقتی سنشان کم است با دوست غیرهمجنسشان، زیر نظر خانواده (البته بهتر است بگوییم صرفا با اطلاع خانواده) با هم خوش میگذرانند و وقتی بزرگ شدند، عقد دائم میخوانند!


پاستاریونی (۱۳۹۷)_ سهیل موفق

واقعیت این است که این فیلم در درجه اول مرا یاد انیمیشن باب اسفنجی و تلاش نپتون در رقابت با رستوران آقای خرچنگ انداخت! اما چیزی که باعث شد با این وجود حس خوبی بهش داشته باشم، حضور جذاب اصفهانیها بود!


خجالت نکش (۱۳۹۸). رضا مقصودی

اولین باری بود که احمد مهرانفر را دوست داشتم! و در کل چه قدر خوب نماد بخش بزرگی از مردم ما بود! به نظرم فیلم جذابی بود و هم طنزش را پسندیدم هم محتوا و پیامش را.


رستگاری در شائوسنگ  (۱۹۹۴). فرانک دارابونت

میخکوبش شدم. به نظرم از هر نظر عالی و جذاب بود. همه حسهای فیلم را، از آن ناامیدیهای ترسناک، تا شکوه آزادی، زیر پوستم حس کردم. شائوسنگ و آدمهایش، مرا به یاد بعضی از نظریه های زندان (از جمله دیدگاه فوکو) انداخت. 


سوفی و دیوانه (۱۳۹۵). مهدی کرمپور

انتظار یک فیلم قوی را داشتم ولی باید بگویم با داستانی مواجه شدم که با وجود کاملاً غیرمنتظره بودن پایان آن، به طرز خاصی مسخره به نظرم رسید.


پدرخوانده (۱۹۷۲). فرانسیس فورد کوپولا

با این که دوستش نداشتم و یک فیلم مردانه ی خشن بود که اصلا با روحیاتم سازگاری نداشت، نمیدانم چرا نشستم و همه سه ساعت فیلم را تماشا کردم!


یک عروسی ساده (۲۰۱۸). سارا زندیه

موضوع و کلیت فیلم اصلا با سبک شخصیتی من جور درنمی آمد و با این که منتقدها از آن به عنوان یک فیلم خوب و متفاوت یاد کرده بودند، به نظر من یک فیلم ساده با موضوعی کاملا دم دستی بود که همان را هم خوب از عهده اش برنیامده بود! قرار بود نشان دهد فرهنگهای مختلف چه قدر خوب میتوانند با هم کنار بیایند و همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند، اما مثلا از فرهنگ ایرانی، فقط اصرار به شوهر کردن، قند سابیدن روی سر عروس و بوسیدن قرآن دیده میشد و همه چیزهای دیگر حذف شده بود تا فرهنگها با هم کنار بیایند!


مسیر سبز (۱۹۹۹). : فرانک دارابونت

اولش وقتی با پیرمردی کسل کننده در خانه سالمندان مواجه شدم، با لب و لوچه آویزان از خودم پرسیدم واقعا این فیلم ارزش معرفی داشت؟ اما خوب شد که کنارش نگذاشتم! بخش بزرگی از آن دو ساعت و پنجاه و هفت دقیقه، احساس میکردم یک نفر روحم را مثل یک تکه کاغذ سفید مچاله میکند، صاف میکند، دوباره مچاله میکند و این بار محکمتر فشار میدهد. و من احساساتی، در آن سکانسهای لعنتی، حدود ده دقیقه تمام، تند تند اشکهای ریز گوشه چشمهایم را پاک میکردم.


آسمان بین ما (۲۰۱۷). پیتر چلسوم

تا آنجایی که "۱۴ یرز لیتر" شود، واقعا هیجان انگیز و جذاب بود. ولی از اینجا به بعد، همه جذابیتش را برایم از دست داد و به نظرم لوس و غیرواقعی و مسخره شد!



آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بیوگرافی بزرگان سینمای ایران اردیبهشتی تمام عیار ذخیره آدرس naztarinhamatlab عکس های خفن apexbacklink قلب شکسته پرتال جامع ترولیا | سرگرمی، طنز، کلیپ، دانلود، فونت، سلامت، عکس، آشپزی مجله خبری سرگرمی فانوس ملا پلی